دست نوشته های روزالیند فرانکلین

چه فرقی داره روزالیند باشم یا شاخه نبات حافظ یا معشوقه سعدی :)

دست نوشته های روزالیند فرانکلین

چه فرقی داره روزالیند باشم یا شاخه نبات حافظ یا معشوقه سعدی :)

نگارنده در مورد مطالبی که ادعا میکند هیچ ادعایی ندارد چه برسد به این سطور که هیچ ادعایی در موردشان ندارد.:)

۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۷ ثبت شده است

Image result for red polish nail
عمه جان دستمو  میون دستای نحیف و  پر چین دستاتش میگیره و انگشتامو تا ناخن نوازش میکنه...  انگشتاش روی  ناخونام  که لاک طوسی خوردن میمونه... چند بار ناخونامو نوازش میکنه و آخرش میگه اگه غیر از قرمز رنگ دیگه ای بزنی ناخوناتو حروم کردی.
پ.ن: ایضا رژ :)
  • روزالیند فرانکلین

Related image

این سریال رو پارسال دیدم. دوستش داشتم و توصیه میکنم دیدنش رو به خصوص به کسانی که با تربیت فرزندان در ارتباط هستند.

چند تا مادر هستند که در یک شهر ساحلی زندگی میکنند. این شهر به مدرسه های خوبش معروفه... فرزندانشون همگی به یک مدرسه میروند و هم کلاسی هستند. به ظاهر همگی دارای زندگی های آنچنانی و لوکس هستند. اما باطن های زندگیشون خیلی داغون هست. روشهای تربیتی درستی ندارند برخلاف ادعاشون. یه تنش در مدرسه ایجاد میشه و این تنش با توجه به اخلاق خاص والدین و عدم توانایی حل اون به صورت درست روز به روز بزرگتر میشه و منجر به فاجعه میشه...

فیلم خوب تموم میشه و این اتمام خوب به دوست داشتن بیشترش کمک میکنه... و این نکته رو آموزش میده که ما خانومها اگرچه به ظاهر شاید اختلاف داشته باشیم اما اگر پشت هم باشیم از بدترین فاجعه ها هم میتونیم عبور کنیم. طبق این نکته تمرکزفیلم بیشتر بر بازیگران خانم هست و بچه هاشون.

نقدهای روانشناسی و تربیتی زیادی هم بر روی این مینی سریال نوشته شده.

پ.ن: با توجه  به استقبال زیاد ازش فصل دوم هم در حال ساخته و به زودی آماده نمایش میشه.

  • روزالیند فرانکلین

اتلاف

۱۶
اسفند
Image result for wasting life
امروز یه حال عجیبی بودممم... صبح دیر بیدار شدم از خواب...صبحونمو که خوردم رفتم دوباره روی تخت .. یکم به خودم کش و قوس دادم و پرده رو کنار زدممم.. کتابی رو دست گرفتم و خوندم... نور آفتاب داشت با مهربونی بدن و  موهامو نوازش میکرد... و یه فنجون چای گرم انتظارمو یکشید.. شاید خیلی صحنه تکراری  و ملایمی باشه.. خیلی رویاایی.. اما یهو جرقه ای خورد و به طرز عجیبی حس کردم که دارم خودمو تلف میکنم... که پتانسیل هام خیلی بالاتر از این حرفاست... که پتانسیل هام و جایگاهم با هم نمیخونه و این یعنی leakage  و نشتی در افکارم... کجا رو اشتباه فکر میکنم که دارم آی کیو، ای کیو و احساساتمو تلف می کنم؟؟؟
کجا رو اشتباه رفتم که من همیشه خوش اخلاق خنده رو یه مدته بی حوصله و اخمو هستم؟؟ چیکار کنم که روح و جسم و فکرمواز این اسراف نجات بدم؟
  • روزالیند فرانکلین
Image result for genius
آفیس ما نقطه کوره و جایی که من هستم کورترین میز.. هیچ موج اینترنتی به من نمیرسه...رفتم پیش استادم و درخواست یه مودم داشتم... برام یکی تنظیم کرد و فرستاد... هر کاری کردم نه با لپ تاپ و نه موبایل وصل نمیشدم.. با دوستان هم امتحان کردیم.. اونا هم وصل نشدن.. رفتم اتاق دکتر .. مودم به بغل.. که این کار نمیکنه.. میفرمایند که مگه میشه من همین الان امتحانش کردم... گفتم بیا خودتون ببینین... زدم به برق و هرکاری کردم وصل نمیشد.. اومد دید آمپرش رفت بالااااا.. خانم فرانکلیننن کابل اینترنت رو بهش وصل نکردی!!!!!!!! نکنه تزت هم همینطور انجام میدی!!!!!!!!!!!
بقیه حرفاش از راهرو خوب شنیده نمیشد :)))
  • روزالیند فرانکلین


Image result for ‫بهار نارنج شیراز‬‎

گر اینقدر خوش شانس هستید که اسفندماه در شیراز باشید بدانید که خدا خیلی دوستتان داشته!
اگر اسفندماه درشیراز هستید حتما با ناهار جرعه ای دوغ بخورید وظهر حتما بخوابید.بعدش لباس راحت وکفش کتانی بپوشید وبزنید بیرون.
بروید تا به پارامونت وخیرات برسید.انجا کفش های نو پشت ویترین هارا نگاه کنید وبه عشق وعلاقه مردمی که کفش نو می خرند دقت کنید. تا نصفه های وصال بروید وهمراه با استشمام بوی بهارنارنج که پلکتان را سنگین می کند به زوجهای جوانی نگاه کنید که امده اند تا برای سال نو مبل ومیز وصندلی بخرند!.هدفون را توی گوشتان فروکنید واهنگ گوگوش بگذارید وبه راننده ای که صدای بوقش را نشنیدید وبجای بوقی که زد تا زیرتان نگیرد ونشنیدید وبه شما گفت کجاییی؟؟؟؟ لبخند بزنید وبگویید شرمنده کاکو !! وببینید که بسادگی میگوید دشمنت! عامو بپو!! اگراسفند در شیراز هستید بعدش بروید توی خیابون داریوش وبه مغازه ها خیره شوید واز عابران تنه بخورید وبا هدفون اهنگ هایده گوش کنید.بروید تا به چهاراه زند برسید وزوجها وبچه های کوچولوی شهری وروستایی را ببینید که با شور وشوق از بنجل فروشیهای انجا لباس نو می خرند وبچه هایی که ساعت های رنگی ده هزار تومانی خریده اند ودارند بامیه می خورند.
بعدش بامیه بخرید ودرحال راه رفتن بخورید واجازه دهید تا اب قندی تراوش یافته ازان دستتان را (چکنه) کند.به پاسور فروشهای معتاد انجا نگاه کنید وداریوش گوش کنید.بعد وارد رودکی شوید ونوشدن سال را در تقویم های جدید کتابفروشی های هنری اش با فروشنده لاغراندامی که از اول تا اخربهت تعارف میکند که پول نگیرد ببینید.
چند تقویم کوچک برای کسانی که دوستشان دارید بخرید. بعد جلو سینماها به عکسهای فیلمها خیره شوید وراه بیفتید به سمت فلکه ستاد. بگذارید زمانی که از چهااراه زند تا ستاد راه می روید ابی برایتان بخواند.
ادامه دهید وبوی بهار را وقتی که ازکنار ساختمان های قدیمی دانشکده پزشکی که همیشه دراسفند زوجهایی کنارشان قرار دارند حس کنید.
بایک اهنگ بدون کلام تا ملاصدرا وکتابفروشی محمدی بروید وبه پسرخوش صدا وبداخلاق اقای محمدی سلام کنید ویک کتاب برای خودتان بخرید وبیرون بیایید.
بعدش دیگر مهم نیست کجا بروید. 🌷🌱🌷🌼🌻🌺اگر اسفندماه درشیراز هستید به چیز دیگری برای خوشبخت بودن نیازی ندارید.
🌱🌷اگر اسفندماهی درشیراز هستید بدانید که خداخیلی دوستتان داشته. 🌷🌱

اسفندماه 97

نویسنده: ناشناس

پ.ن: اواخراسفند و اوایل فروردین بهشت شیرازه :)) بیصبرانه منتظرم برم خونه

  • روزالیند فرانکلین

Image result for remote desktop

من واقعا از خودمون انتقاد دارم.. از کی؟؟ از خودمون.. ما شیرازی های عزیز... چرا ما زودتر برنامه های کنترل از راه دور رو ننوشتیم؟؟ (مثل anydesk و...)  :)))))))))))

یه انتقاد هم به سازنده های اون اپ دارم..اسمش نباید shirazi app باشه؟؟؟


پ.ن: به امید اینکه باقی اپ های مفید از راه دور هم ساخته بشن ;)))

  • روزالیند فرانکلین