من خیلی واسه رفتن به دورهمی شک داشتم چون چند دوره قبلش بچه ها بیرون رفته بودند .. خیلی همدیگه رو میشناختند.. خیلی واسه هم کامنت گذاشته بودند و کاملا با روحیات هم آشنا بودند... من مثلا هولدن و یه تعداد دیگه رو خیلی وقته میخونم ولی کامنت نمیذارم... اما دل و به دریا زدم و تصمیم گرفتم برم و خب تصمیم خوبی بود... همه خیلی باصفا و صمیمی بودند... وبلاگ نویسها معمولا محتاط و درونگرا هستند و گرد هم اومدنشون سخته و معمولا خیلی اروم هم هستند. اما این اتفاقی که داره می افته و این دورهمی ها خیلی خوبه.. ادم های واقعی شیرینیهای خاص خودشون رو دارند که از نوشته ها به سادگی به دست نمیاد .هولدن خیلی سعی کرد تا یخ جمع واسه ما تازه واردا بشکنه... و ممنون ازش واقعا.... خیلی خوش گذشت.
خوشبخت بودن یعنی آدمهای خوبی دورت باشه... و من این حرف محمود دولت آبادی رو واقعا دوست دارم که میگه:
"آدمیزاد فقط با آب و نان و هوا نیست که زنده است.
این را دانستم و می دانم که آدم به آدم است که زنده است."
با کمال میل در دورهمی های بعدی شرکت میکنم و شما وبلاگ نویسها رو هم ترغیب و دعوت میکنم که تشریف بیارید.
پ.ن: در مورد بلاگرها چیزی نمینویسم اسپویل میشه.. خودتون بیاین و کشفشون کنید و ببینید چه موجودات نازنینی هستند.
پ.ن2 : تعداد دست های موجود در تصویر